کد مطلب:301682 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:179

فاطمه سیده ی زنان عالم می باشد و دوستی و دشمنی با او مانند دوستی و دشمنی با پیام


موضوع ششم از مناقب مشترك حضرت زهرا با پیامبر اكرم و امیرالمومنین و حسنین علیهم السلام، تقریبا نظیر آن فضائلی است كه در موضوع پنجم بیان شد.

ابن عباس روایت می كند:

«ان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم كان جالسا ذات یوم، و عنده علی و فاطمة والحسن والحسین، فقال: اللهم انك تعلم ان هولاء اهل بیتی، و اكرم الناس علی، فاحبب من احبهم، و ابغض من ابغضهم، و وال من والاهم، و عاد


من عاداهم و اعن من اعانهم و اجعلهم مطهرین من كل دنس، معصومین من كل ذنب، و ایدهم بروح القدس منك، ثم قال: یا علی، انت امام امتی و خلیفتی علیها بعدی، و انت قائد المومنین الی الجنة، و كانی انظر الی ابنتی فاطمة قد اقبلت یوم القیامة علی نجیب من نور، عن یمینها سبعون الف ملك، و بین یدیها سبعون الف ملك، و عن یسارها سبعون الف ملك، و عن خلفها سبعون الف ملك، تقود مومنات امتی الی الجنة...- الی ان قال:- [1] و انها السیدة نساءالعالمین. فقیل یا رسول الله: اهی سیدة نساء عالمها؟ فقال صلی الله علیه و آله و سلم: ذاك مریم بنت عمران، فاما ابنتی فاطمة فهی سیدة نساءالعالمین من الاولین و الاخرین، و انها لتقوم فی محرابها فیسلم علیها سبعون الف ملك من الملائكة المقربین، و ینادونها- بما نادت به الملائكة مریم- فیقولون: یا فاطمة، ان اله اصطفاك و طهرك و اصطفاك علی نساءالعالمین. ثم التفت الی علی علیه السلام فقال: یا علی ان فاطمة بضعة منی، و هی نور عینی، و ثمرة فوادی، یسوونی ما اساءها و یسرنی ما سرها، و انها اول من


یلحقنی من اهل بیتی، فاحسن الیها بعدی...- الی ان قال:- [2] اللهم انی اشهدك انی محب لمن احبهم، و مبغض لمن الغضهم، و سلم لمن سالمهم، و حرب لمن حاربهم و عدو لمن عاداهم، و ولی لمن والاهم». [3] .

«روزی پیامبر اكرم نشسته بودند و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام نیز حضور داشتند، دعای آن حضرت در میان آن جمع چنین بود: بارالها، تو خوب می دانی كه اینان خاندان من، و عزیزترین مردم نزد من هستند، پس محبان و دوستانشان را دوست بدار و با دشمنانشان دشمنی فرما، و یارانشان را اعانت بنما، اینان را از جمیع ناپاكیها پاك و مبرا بدار، از جمیع گناهان بر كنار و مصون و محفوظ نگاهدار، و از جانب خود به روح القدس تاییدشان فرما...

(روایات بسیار از ائمه ی اطهار سلام الله علیهم در موارد مختلف نقل شده است كه می فرماید: معصومین روحی دارند غیر از روح عموم بشر، كه هیچ انسانی در داشتن این روح- كه در جمیع اخبار آن را روح القدس می نامند- با آنان هم ردیف نیست.


روح القدس همان روحی است كه در سایه ی آن پیامبر اكرم صاحب ولایت است. این همان روح قدسی است كه با داشتن آن علی سلام الله علیه، حضرت امام حسن و امام حسین و امامان دیگر از اولاد حسین علیهم السلام بر همه ی مردم ولایت دارند. این همان روح است كه به تایید پیامبر اكرم، حضرت صدیقه سلام الله علیها نیز دارنده ی آن است و با داشتن این روح، آن حضرت هم ولیةالله می باشد).

ابن عباس روایت را از قول پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم چنین ادامه می دهد:

یا علی، بعد از من، جانشین من و امام و رهبر امت من هستی. تو پیشقدم و پیشرو اهل ایمان به سوی بهشتی؛ و گوئی اكنون در نظرم مجسم است و می بینم كه دخترم فاطمه در روز قیامت سوار بر ناقه ای از نور است، در حالیكه هفتاد هزار ملك از جانب راست، هفتاد هزار از طرف چپ او، هفتاد هزار از پیش روی و هفتاد هزار از پشت سر او همراهیش می كنند. او پیشگام زنهای مؤمن است كه همراهش به سوی بهشت می روند.

... یا علی، تو پیشوای مردان مؤمن امت من می باشی، و دخترم فاطمه سالار زنان باایمان امت من و رهبر آنان به سوی بهشت است، بدرستیكه او بانوی بانوان جهان است. عرض شد: یا رسول الله، آیا بانوی بانوان در زمان خودش؟ پیامبر فرمود: سیده ی زنان در زمان خودش مریم بنت عمران بود، ولی دخترم فاطمه بانوی بانوان جهان و سرور زنان عالم از اولین و آخرین است.


این فاطمه است كه آنگاه كه در محراب عبادت می ایستد، هفتاد هزار فرشته ی مقرب بر او سلام و درود می فرستند و- همانگونه كه مریم را مخاطب قرار دادند- ندا می كنند: یا فاطمه، خدای تعالی تو را از میان جمیع زنان عالم انتخاب كرد، و تو را از همه ی آلودگیها پاك و منزه گردانید. آنگاه رسول اكرم رو به سوی علی كرد و فرمود: یا علی، بدرستیكه فاطمه پاره ی تن و جان من است؛ اوست نور چشم من و میوه ی قلب من؛ آنچه زهرا را ناپسند آید، مرا نیز ناپسند است؛ و آنچه او را مسرور كند، مرا هم شاد و خرسند می نماید. او نخستین كسی است كه از خاندانم به من خواهد پیوست. یا علی بعد از من، تا توانی به او نیكی كن... سپس پیامبر اكرم این چنین دعا نمودند: بارالها، من تو را گواه می گیرم، كه دوست می دارم آن كسی را كه اینان را دوست بدارد و دشمن می دارم شخصی را كه با اینان دشمنی كند؛ هر فردی با اینان از در صلح و آشتی درآید، من هم با او در سلم و صفا خواهم بود؛ و هر كس كه با این چهار تن در جنگ باشد من نیز با او در ستیزم؛ من دشمن كسانی هستم كه با اینان دشمنی كند، و دوست كسانی هستم كه آنان را دوست بدارد».

بار دیگر تكرار می كنیم، با در نظر گرفتن روایت شریفه ی مذكور، حضرت صدیقه سلام الله علیها بطور یقین صاحب ولایت كبری است زیرا هرگز معقول نیست كه دشمنی و یا دوستی با او همانند عدوات و یا محبت نسبت به پیامبر باشد و آنچه فاطمه را غمگین و یا مسرور می گرداند، حضرت رسول را نیز محزون و یا شاد نماید، ولی او صاحب مقام ولایت نباشد.


و اگر حضرت صدیقه سلام الله علیها در ولایت، در عصمت، و در جمیع حالاتش ردیف پدر و همسر و دو فرزندش نمی بود هرگز پیامبر اكرم مطالب مذكور را بیان نمی كرد. رسول خدا كه سخن بی حساب و گزاف و بیهوده نمی گوید، تمام گفتارش (ما ینطق عن الهوی- ان هو الا وحی یوحی) [4] است، آنچه می گوید وحی الهی است، آنهم در مقامی كه خدا را شاهد سخنان خود قرار می دهد.

گویی پیامبر اكرم از جانب خدا مامور به ابلاغ این مراتب و فضائل است، كه خدا را در گفتار خویش گواه می گیرد، چنانكه در انجام نبوت و ابلاغ رسالتش، در مواقف متعدد شاهد قرار داده است؛ و از مردم نیز اقرار و اعتراف می خواهد، و می پرسد و خواستار جواب صریح آنان می باشد: «... هل بلغت؟... بلی بلغت». سؤال می فرماید آیا رسالت خودم را انجام دادم؟ و سپس جواب می شنود: بلی ابلاغ كردی. همانگونه كه در غدیر خم هنگام ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه خدا را شاهد می گیرد و از مردم اعتراف و اقرار می خواهد... اللهم اشهد... بارالها شاهد باش... [5] چنین بنظر می رسد كه وجود مقدس پیامبر پیوسته خود را مسئول و مامور ابلاغ ولایت فاطمه علیهاسلام نیز می داند، و گوئی احساس می كند كه همواره مورد سؤال و بازخواست حضرت حق تبارك و تعالی


است كه آیا ولایت زهرا علیهاالسلام را ابلاغ كردی یا نه، لذا آن حضرت بطور مكرر، در گفتار خویش ضمن برشمردن فضائل فاطمه سلام الله علیها و تشریح شئون ولایتی او، بارها خدا را گواه می گیرد كه بارالها شاهد باش: آیا ولایت زهرا را ابلاغ كردم؟ آیا پیغام را رساندم؟ حق مطلب را بخوبی ادا كردم؟

نتیجه ی دیگری كه می توان از روایت مذكور گرفت این است كه حضرت رسول در قسمتی از سخنانش خطاب به علی چنین می فرماید:

«انها اول من یلحقنی من اهل بیتی [6] ... فاحسن الیها...».

«یعنی یا علی، اولین كسی كه از خاندان من به من ملحق خواهد شد. دخترم فاطمه است، پس تا توانی به او نیكی بنما» و این ودیعه ی رسالت را نگهداری كن، لذا می بینیم قصد امیرالمؤمنین سلام الله علیها


همیشه و در تمام حالاتش برآوردن خواهش پیامبر اكرم و در نتیجه تحصیل رضایت و آسایش خاطر زهرای اطهر است؛ البته نه تنها از این جهت كه همسر والامقام او دختر گرامی رسول خدا است، بلكه بیشتر از این نظر كه فاطمه سلام الله علیها ولیةالله است و علی خود را نسبت به او موظف و مسئول و متعهد می داند و متقابلا حضرت زهرا نیز نسبت به امیرالمؤمنین كه ولی الله است عینا همین احساس وظیفه و مسئولیت را به حد اعلی دارا می باشد و این دو وجود مقدس، هر یك در حفظ و نگهداری و مراعات شخصیت آن دیگری كمال سعی و كوشش را به كار برده اند. لیكن اگر این مطلب به دقت مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد، روشن می شود كه حالات دفاع و مجاهدت زهرا سلام الله علیها در حفظ و صیانت امیرالمؤمنین سلام الله علیه بی نظیر و بسیار فوق العاده بوده است؛ و تحقیقا اگر پیامبر اكرم نگاهداری و دفاع از حریم ولایت امیرالمؤمنین را مؤكدا به زهرا علیهاالسلام سفارش می كرد- كه سفارش فرموده است-، هرگز رفتاری بهتر و برتر از روش فاطمه علیهاالسلام امكان پذیر نبود.

از خود گذشتگی، و فداكاری و ایثار او در مراقبت و نگهداری شئون ولی الله الاعظم امیرالمؤمنین بی نظیر بود. زهرا سلام الله علیها در این راه وجود خود را كاملا فراموش كرده بود و همواره همت والای او مصروف حفظ حرمت علی علیه السلام، و پیوسته در فكر كمال مراقبت و حسن انجام تعهد اسلامی خود در برابر مقام منیع ولایت بود؛ و همین توجه بی نظیر و بصیرت و معرفت كامل فاطمه نسبت به شئون ولایت همسر عالی مقامش نشانگر مرتبه ی عالی ولیةاللهی خود آن حضرت می باشد.



[1] عباراتي كه از اين قسمت روايت ذكر نگرديده چنين است:

«... فايما امراه صلت في اليوم و الليله خمس صلوات، و صامت شهر رمضان و حجت بيت الله الحرام، و زكت مالها، و اطاعت زوجها، و والت عليا بعدي دخلت الجنه بشفاعه ابنتي فاطمه، و انها...».

[2] عبارتهايي كه از اين قسمت روايت ذكر نشده چنين است:

«... و اما الحسن و الحسين فهما ابناي و ريحانتاي و هما سيدا شباب اهل الجنه فليكرما عليك كسمعك و بصرك. ثم رفع صلي الله عليه و آله و سلم يده الي السماء، فقال: اللهم...».

[3] امالي شيخ صدوق ص 393، 394، بحارالانوار ج 43/ 24، 25.

[4] سوره ي النجم، آيه ي 3 و 4. يعني: پيامبر هيچگاه از روي هواي نفس سخن نمي گويد، سخن او چيزي جز وحي نيست.

[5] رجوع بفرماييد به جلد اول الغدير.

[6] اين اخبار پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در خصوص اينكه اولين فردي كه پس از وي به او ملحق خواهد شد فاطمه مي باشد در مصادر بسياري درج گرديده است كه از جمله ي آنهاست:

صحيح بخاري- كتاب المناقب، باب علامات النبوه في الاسلام، و باب مناقب قرابه رسول الله و منقبه فاطمه عليهاالسلام- ج 5/ 55، 92/ ح 126، 210، صحيح مسلم- كتاب فضائل الصحابه، باب فضائل فاطمه بنت النبي حنبل ج 6/ 77، 240، 282، طبقات الكبري ج 2/ 247، مشكل الاثار ج 1/ 48، ذخائر العقبي ص 39، فرائدالسمطين ج 2/ 35، 86/ ح 371، 403، كنز العمال ج 12/ 108/ ح 3421، در السحابه ص 274، و....